چگونه به سویت بیایم...
 
๑۩۞۩๑سرزمین عشق ๑۩۞۩๑
پنج شنبه 5 خرداد 1390برچسب:, :: 12:44 ::  نويسنده : vahid       

ای ستاره آسمان شب های تیره و تار من، با

این فاصله ای که بین من و تو میباشد چگونه به

تو رسیدن میسر است؟ ای مهتاب آسمان شبهای

دلتنگی من، با این فاصله ای که بین من و تو میباشد

چگونه در کنار تو بودن میسر است؟ ای آسمان آبی

من، بین من و تو فاصله ای است، پس چگونه در کنار

تو باشم؟ آری من ستاره می شوم و به آسمان زندگی

می آیم تا در کنار تو باشم! آری  ای مهتاب من، پرنده

  شبانه می شوم و به آسمان می آیم تا در کنار تو باشم!

و ای آسمان آبی ام، خورشید می شوم تا در دل  آبی

و پر از عشقت برای همیشه بنشینم، شب را با آن

وسعت آبی ات آشتی میدهم تا برای همیشه آبی بمانی!

دلم به درد آمده از این فاصله، دلم به درد آمده از این

انتظار و دوری بین ما! ای ستاره درخشانم شبها با

دیدن تو آرام می شوم، و ای آسمان روزها نیز که

دل آبی ات را میبینم عاشق تر از همیشه می شوم!

چگونه میتوانم در کنار تو باشم وقتی بین ما این همه

فاصله هست؟ انتظار میکشم تا شاید خداوند بالهایی را

به من هدیه دهد که با این بالهای پر غرورم به سوی

تو پرواز کنم ! کاش تو ای  آسمان من، دلت آبی ات 

ابری شود و از گونه هایت اشک بریزد تا شاید

قطره ای از اشکهایت بر گونه من بریزد تا احساس

آرامش و عاشقی کنم! کاش تو ای ستاره من، فرشته ای

بیاید و تو را در سبد بگذارد و آن سبد پر از محبت

و  عشق را به من هدیه دهد! و کاش ای خورشید

من، کاش غروب عاشقی زودتر فرا رسد تا زمانی که

در پشت کوه ها میروی و به زمین نزدیک می شوی

احساس نزدیکی با تو داشته باشم! ای خورشید من

غروب ها را خیلی دوست دارم چون تو بیشتر از همه

لحظه ها به من نزدیکتری و میتوانم چهره ات را از

نزدیک ببینم! سپیده آسمان را نیز دوست دارم چون

سحرگاه از پشت کوه ها بیرون می آیی و سلامی عاشقانه

به من میکنی! ای خورشید من، از ظهر های تابستان

نفرت دارم، چون تو در آن زمان در بلندترین نقطه آسمان

میدرخشی! انتظار میکشم، تا شاید پرنده ، ستاره یا

خورشید شوم و یا شاید هدیه ای به من برسد که تو

را بیشتر از همیشه در کنار خودم احساس کنم و ببینم!

شاید در خواب ستاره ،خورشید و یا پرنده شوم، اینک

که اینها همه یک رویا و یک احساس عاشقی است

پس  ای آسمان آبی ام،   من خودم را به آتش می کشم

تا باد عاشقی آن دود غلیظ مرا که از سوختنم بلند میشود

به سوی تو بیاورد تا بتوانم تو را احساس کنم و برای

مدتی آن دود که از تن سوخته ام بلند شده است در

دلت بنشیند و بعد نیز از این دنیا وداع بگویم!
آری من برای رسیدن به تو جان خواهم داد!

 

 





درباره وبلاگ

نام : غم نام خانواگي:بيسیک نام پدر:درد نام مادر: پريشاني نام پدربزرگ : درويش تنها نام مادربزرگ : سلطان غم محل تولد:ويرون شهر تاريخ تولد:يكي از روز هاي باروني شماره شناسنامه : عدد تنهايي شغل:منتظر وضعيت فكري:فقط سوال جرم:افراط درعاشقي تاريخ جرم:روز اول خوشي ساعت جرم:شروع تپش قلب محل جرم :آشيان دوست علت جرم:فقط زندگي وزن:به سنگيني بغض چند ساله قد:كمتر از خاك رنگ چشم:صورتي رنگ مو:همرنگ درد تحصيلات:پايه آخر بد بختي مدت محکوميت : حبس ابد چراغم : شمع سقفم : اسمان مونسم : شب کارم : حسرت يادم : انتظار تو دردم : فراغ فريادم : سکوت ارزويم :ديدار تو زندگيم : فقط تو ادرس : خيابان غمستان – ميدان تنهايي – چهارراه بدبختي – خيابان رنج – کوچه غربت
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان ๑۩۞۩๑ سرزمین عشق๑۩۞۩๑ و آدرس bia2sarzamine-eshgh.LoxBlog .ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)